ساندویچ پانل دیواری ماموت پانل دلیجان 09186436863

ساندویچ پانل دیواری ماموت پانل دلیجان 09186436863

ساندویچ پانل دیواری ماموت پانل دلیجان 09186436863

ساندویچ پانل دیواری ماموت پانل دلیجان 09186436863

ابسان الکتریک جوک

keystovictory.com

به وبسایت ابسان خوش امدید

تمام  انچه شاید بخوا هید

این سایت روزانه چندین بار بروز می شود

ازاین که در این سایت شما را دیدیم خو شحالیم

لطفا  اگه وقت دارید و عشقتون کشید نظر بدید ما هم حال کنیم

امدو بچه محل شدیم 

اقا لینک ما را فراموش نکنید

هر جا لینک دیدید کلیک کنید

مسولییتش با ما

دوست دارم حال کنید

 دوست شما ابسان

حالا بریدو ببینید

میل ما ازاد برای شما absunelect@yahoo.com 

حالا یه کم جوک بخونید دستتون گرم شه بعد میریم سراغ بقیه اش     

به ترکه خبر میدن: بابا شدی. ترکه میگه به زنم نگین که میخوام سورپرایزش کنم.

زن رشتیه میخواسته تنها بره خارج، اجازه شوهرشو می‌بره، میگن: قبول نیست، شما باید استشهاد محلی بیارید.

ترکه میره آمریکا، یه زن خراب می‌بینه، میگه: چند؟ زنه میگه: پنج دلار همینجا، ده دلار تو پارک، بیست دلار خونه، پنجاه دلار هتل! بنده خدا پنجاه دلار میده. زنه با خوشحالی میگه: ای ول، هتل؟ ترکه میگه: نه، ده بار همینجا!

لره میخواسته ترتیب گاوشو بده، گاوه میگه: ما، ما! لره میگه: خفه‌شو، اول ما، بعد تو!

بچه اصفهانیه توی امتحان بیست می‌گیره. باباش میزنه توی گوشش و میگه: خاک بر سرت کنن، با نمره 10 هم میشه قبول بشی، حتما باید این همه خودکار حروم می‌کردی؟

خرسه به یکی حمله میکنه و میگه: ویا  وخوام وخورمت! طرف میگه: اِ؟ میه تونم لری؟ خرسه میگه: ها، ما حیوونا همه لریم، وجز خر که ترکه!

ترکه خانوم بلند میکنه، بهش میگه: باید عین زنم حال بدی ها. زنه میگه: یعنی چطوری؟ میگه: مجانی.

 

اینها هم یه جور دیگه‌ی جوک هستن که خودتون حال دادین.

مینو:

 اصفهانیه یه پوسته موز میبینه میشینه کنار موزه.  میگن: چرا اینجا نشستی؟ میگه: آخه میخوام فکر کنند من این موزو خوردم.

اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام میدند.

ترکه بالا پشت بوم میخوابه، سردش میشه، پا میشه در پشت بومو میبنده.

محمد:

به ترکه میگن تبادل لینک میکنی؟ هیچی جواب نمیده!!!

زهرا:

سلام من اولین باره اینجا میام. جالب بود. فقط کاش هر چند وقتی یه مطلب آموزنده و یا حتی متفاوت می ذاشتی!!! اینجوری خیلی یکنواخته. مخصوصاً که من همه را با هم خوندم!!!

 

     

قزوینیه توی کارت عروسیش می‌نویسه: آوردن اطفال الزامیست!

قزوینیه بعد نماز به بقیه میگه: بغل دستی: قبول باشه، جلویی: حال دادی، پشت سری: حالتو میگیرم.

به پیرزنه میگن: چرا همه دندوناتو کشیدی جز یکی؟ میگه: آخه ننه، می‌خوام چادرمو باهاش نگه‌ دارم!

لره باباش میمیره، میره خاکش کنه، جو میگیردش، فیتیله پیچش هم میکنه!

ترکه تفنگو میزاره پشت گردن یارو، میگه: تکون بخوری با لگد میزنم تو سرت ها!

لره رو برق سه‌فاز می‌گیره پرت می‌کنه، بلند میشه میگه:اگه مردی یه فاز یه فاز بیا جلو!

رشتی به زنش میگه: چرا دیر اومدی؟ میگه: آخه یه اقاهه افتاده بود دنبالم، ولی خیلی اروم راه میومد.

ترکی دلو میزنه به دریا، غرق میشه.

اصفهانیه با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه.

 

سلام. دوستای عزیز که لطف میکنن و لینک میدن، توجه کنن که من دیجی جوک (دیحیتال جوک) هستم نه دی‌جی (دیجیتال جاز). (گرچه اسم من، اسم فاعل نیست.) بازم مرسی از لطفتون.

 

 پس‌نوشت:

زن رشتیه درد و دل میکرده: خسته شدم از بس که روزها به بچه گفتم: نکن... بخور و شبها به باباش گفتم: نخور... بکن.

به لره میگن حموم چند بخشه؟ میگه: دو بخشه، زنونه و مردونه.

 

 
     

پیشنویس:

به رشتیه میگن: شورت زنت چه رنگیه؟ میگه: حمید؟!؟!

به ترکه میگن: با هندونه جمله بساز. میگه: هندونه که بغل پاکستانه؟

لره دیش ماهوارشو می‌ذاره روی پشت بوم، روش می‌نویسه: کولر

به ترکه میگن: با شیشه یه جمله بساز. میگه: ساعت یک ربع به شیشه.

سه تا پیرزن میرن میوه فروشی، میگن: آقا 4تا موز بده. طرف میگه: خانم شما که سه نفرید؟ میگن: آخه یکیشو میخوایم بخوریم.

رشتیه به زنش میگه: خانوم جان راستشو بگو، تا حالا چند نفر پیشت خوابیدن؟ زنش میگه: به جان تو فقط خودت، بقیه همشون بیدار بودن.

   

اصل مطلب:

یه عارف قزوینی میگه: تا "امید" هست، "آرزو" نخواهم کرد.

از ترکه می‌پرسن: قبله کدوم طرفه؟ میگه: کجا بهتون آدرس دادن؟

قزوینیه برنج تبرک میخره، درشو وا میکنه، میگه: پس حمید کو؟

اون چیه که درازه، از جاش تکون نمیخوره، سیخه و هی تف میکنه؟ درسته، علی داییه.

 یه توضیح کوچولو:

من یه ایرانیم، آذری و شمالی و جنوبی و کرد و لر و بلوچ ایرانی رو هم به یه اندازه دوست دارم. اینکه یه موقع بعضی جوک‌ها به قوم خاصی نسبت داده میشه، تقصیر من نیست. سعی کردم که شخصیت جوک، گمنام باشه، اما آمار اعتراض‌ها بیشتر از الان بود که میگن چرا واسه ترک‌ها جوک می‌نویسی. چاره‌ای نیست، نمیشه همه رو راضی نگه داشت. پس لطفا هر کسی با فیلتر خودش، جوک‌ها رو بخونه. اگه کسی هم رنجیده، شرمنده‌ام...

 

اینارم بروبچ حال دادن:

علی: از ترکه می‌پرسن: چرا اسم این خیابون ولی عصره؟ میگه: چون صبح خبری نیست، ظهر هم خبری نیست، ولی عصر!

سوزانا: شعار ترک‌ها در تظاهرات اخیر: وای به روزی که بفهمیم چی شد.

مژگان: میدونی به ماتیزی که توش ۵ تا دختر باشه، چی میگن؟ میگن: کمپوت هلو.

عسل : شباهت پیرزن با پیاز: دوتاشون وقتی لخت میشن اشکت در میاد.

آرش: دکترا گفتن سیر خیلی خواص دارد پس بهتره زنا به شوهرانشون سیر بدن.

آفتاب: یه روز یه لره م ی گ و ز ه یه متر میپره هوا، میگن: چی شد؟ میگه: تو دنده بود.

ایکس من: تهرانیه به ترکه میگه: من اگه من خواهر و مادرت رو ... فامیل میشیم؟ ترکه میگه: فامیل که نه، ولی بی‌حساب میشیم.

 

     

قزوینیه میگه: رفیق اگه رفیق باشه ببم، آدم منت زنشو نمی‌کشه.

به کرده میگن: ساعت داری؟ میگه: ساعت چیه مرد باید خا... داشته باشه.

ترکه میفته تو جوب،‌ سند میگذاره میاد بیرون.

 

خب، مث اینکه کار داره به جاهای باریک می‌کشه! از دوستانی که لطف دارن و پیغام‌های باحال! از نوع انساندوستانه! میدن خواهش می‌کنم اولین پست این بلاگ رو بخونن. قربون همتون. راستی هنوز بازار لینک داغ نشده ها!

 
     

ترکه پاش خواب میره، کفشاشو می‌دزدن

ترکه میمیره، عکسشو نداشتند بذارن رو قبرش، تا گردن دفنش می‌کنند.

به یه ترکه می گن چرا میری سربازی ، میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش. (خالص)

یه روز ترکه پاش درد میکرده تو جورابش قرص بروفن میندازه.

یه گلابیه گن میپوشه میگه من موزم. (آفتاب)

 

     

ترکه چهارشنبه سوری با واجبی نارنجک درست میکه، میگن این چیه؟ میگه: می‌خوام وقتی ترکید پشمای همه بریزه.

بن لادن تهدید کرده که تا چند روز دیگه سه جا رو قطعا می‌زنه: ریش، پشم و زیر بغلشو.

سرخ پوستها موقع حمله به قزوین میگن: آکومبا، بومبا، یاکومبا! وقتی که از حمله بر می‌گردند میگن: نکن بابا، نکن بابا!

ترکه میره بدنسازی، مربیه میگه: هفته اول بدن درد داری، ترکه میگه: پس من از هفته دوم میام.

 

تا کف گیر نخورده ته دیگ، چند تا جوک جدید توپ حال بدین لطفا.

 

پس نوشت:

به ترکه میگن: محبوبترین تیم فوتبالی که دوست داری چیه ؟ میگه: قربون جدش آسد میلان.

به ابادانیه میگن: با موتور جمله بساز. میگه:مو تور خوردم رو قالی.

لره می‌خواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات می‌پوشه.

 

 

 
     

ترکه میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. ترکه میگه: ببخشید میشه جمع‌تر وایسین نون به ما هم برسه.

دریای غم ساحل ندارد. لرا همشو آسفالت کردند.

ترکه باباش آتیش می‌گیره، جو می‌گیردش، از رو باباش می‌پره.

زن رشتیه شب عروسی می‌پرسه: بلدی چی کار کنی که؟ رشتیه میگه: آره منتظرم یکی بیاد برم زیر تخت.

ترکه تو مسابقه ژیمناستیک از روی خرک نمی‌پریده، می‌گفته: احترام به همنوع واجبه.

 

با همه عشق و جوونی،

با یه دنیا مهربونی،

با زبون بی زبونی،

میخوام اینو خوب بدونی:

انرژی هسته‌ای، حق مسلم ماست.

 

دمتون گرم که جوک جدید می‌فرستین تا با اسم خودتون تو پست جدید بیاد. از اینکه از همه جای دنیا جوک فارسی میخونین کلی حالیدم. راستی یه چیزی هم بنام "لینک" اختراع شده ها!

 

 

     

رشتیه میگه:‌ خانوم جان، راستشو بگو، تا حالا چند نفر پیشت خوابیدند؟ زنش میگه: فقط تو خوابیدی، بقیه بیدار بودند.

بر اساس تحقیقات علمی یک زیست‌شناس قزوینی، «باسن» در زمانهای قدیم یک تکه بوده ولی به علت شیرینی زیاد قاچ خورده و دو تکه شده.

رشتیه میره عسلویه کار کنه، زنش ماهی 2 میلیون براش می‌فرسته.

به قزوینیه میگن: شما قربانی هم می‌کنین؟ میگه: فامیلیش مهم نیست، هر کی باشه می‌ک...

از ترکه در مورد آمریکا سوال می‌کنند میگه: والا یه پاش تو عراقه، یه پاش تو افغانستانه، فکر کنم میخواد برینه به ایران.

فیلمهای برنده «کله ماهی بلورین» در جشنواره رشت: 1- تا حالا باباتو دیدی؟ 2- دو پسر زیر یک سقف 3-پدرم، بهترین دوست بابام 4- من حسام پانزده پدر دارم 5- دیشب مامانت خونه ما بود آیدا.

از لره می‌پرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:‌آره بابا، لره و هاردی، سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته کلر.

چهار روز اول دوستی دختر و پسر: روز اول: دوسم داشته باش، بهم دست نزن، روز دوم: بهم دست بزن بوسم نکن، روز سوم: بوسم کن اما ... خبری نیست، روز چهارم: ... اشکالی نداره اما فراموشم نکن.

به یه ترکه میگن: دو دو تا؟ میگه: پس چند تا؟

یه چوب کبریت سرشو میخارونه، آتیش میگیره.

 

راستی راستی راستی! یادم رفت! عیدتون مبارک!

 

     

ترکه پاهاش خواب میره، پتو روش می‌کشه (طنز فارسی)

قزوینیه پشت بچه‌ش می‌نویسه: با نگاهی به آینده، درست مصرف کنیم

ترکه دو هزار تومنی پیدا می‌کنه، می‌ندازه دور میگه: من از این شانسا ندارم

 پس نوشت:

بابا ایول به "طنز فارسی" که بدون کپی رایت، ازش کپ می‌زنم!

 

ترکه میره توی دل طبیعت، هضم می‌شه.

یه روز یه کتاب جوک پاره می‌شه، از توش چند هزار تا ترک می‌ریزند بیرون.

     

ترکه از جهنم میره دم در بهشت، میگه: یخ دارین؟ میگن: داریم نمیدیم! ترکه میگه: ایلده فردا صبح که اومدین آب جوش بگیرین منم نمیدم!

دختره به پسره میگه: میخوای جاییکه آمپول زدم رو ببینی؟ پسره میگه: آره. دختره میگه: همین تزریقاتی روبرو!

 

پس نوشت:

ترکه داشته شنای قورباغه میرفته، لک لک میاد می‌خوردش.

لره قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک!
ترکه جونش به لبش میرسه، تف می‌کنه می‌میره.

لره تو قرعه کشی بانک شرکت می‌کنه، براش شیش ماه زندان در میاد. 

     

عربه میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه (ناصر)

یه قورباغه با یه طوطی ازدواج میکنه بچه شون میشه قوطی(mono_wee)

 

سلام. بالاخره اومدم! بابا دمتون گرم با این همه رو! من یه ساله بروز نکردم، شمار خواننده هام زیاد شده! چند تا هم جوک لوس هم تو پیامها دیدم که به نام خودشون اوردم. اگه هم لوستر میخواین (منظورم نورپاش نیست ها) خودم مخلصتونم!!!

 

به ترکه میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال بزن: میگه: نردبون.

ترکه سیدی می خره می بینه وسطش سوراخه میندازتش تو سطل آشغال.

روی بیلبورد زده سیو همان سیب است لره میگه: دروغ میگه من خوردم صابون بید.

ترکه فیلم جنگی میدیده، تموم که میشه سینه خیز میره تلویزیونو خواموش کنه.

یه روز یه ترکه می افتد توی چاه میگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود.

یه روز یه لره شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک.

به لاک پشته میگن: چرا نماز نمیخونی؟ میگه: آخه لاک دارم.

 
     

به ترکه میگن: سه تا فوتبالیست نام ببر. میگه: علی دایی، علی کریمی، فرار مهدوی کیا.

پرگاره بدمستی میکنه، مستطیل میکشه.

به ترکه توپ فوتبال نشون میدن میگن: چیه؟ میگه: شطرنج گردالی.

لره میره توالت با دهن خونی میاد بیرون. میگن: چی شده؟ میگه: گی بگیرن. مسواکش خیلی بزرگ بید.

به ترکه میگن: نظرت راجع به آتروپات چیه؟ میگه: راستش یخمک خوشمزه تره.

 

راستی طنز فارسی هم عالمی داره ها...

 
     

از ترکه میپرسن به 5 تا دختر که رو یه میله نشسته ان چی میگن؟ میگه: یه سیخ جیگر.

به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه.

ترکه ریش بزی میزاره. دچار بحران شخصیتی میشه.

رشتیه زنشو کتک میزنه. به جرم تخریب اموال عمومی میگیرنش.

ترکه دور خودش میچرخه، هرز میشه.

 
     

ترکه سوار تاکسی میشه درو نمیبنده. راننده میگه: درو ببند. ترکه میگه: زرنگی؟ میخوای دربست حساب کنی؟

فرمانده به رشتیه میگه: این چیه دستته؟ میگه: ناموسمه قربان. فرمانده میگه: نه احمق! این تفنگته. به کسی ندیش ها!

ترکه توالت میساخته. آجر کم میاره. اوپن میسازه.

ترکه شماره تلفن پیدا میکنه. زنگ میزنه میگه: من شماره تونو پیدا کردم. آدرس بدین تا واستون بیارمش.

ترکه تاکسی دربست میگیره. از پنجره سوار میشه.

به ترکه میگن تو زبونتون  خ  دارین؟ میگه: یوخ.

 

سلام. شب چله خوش گذشت؟ باور کنین اینارو روتیل جون امروز واسم تعریف کرد. والا شب چله ای دست خالی نمیرفتم مهمونی. (نمیدونم تو جمله آخر چی باید بگم که تو کامنت دونی اسم ها و حرف های قشنگتونو بخونم (: )

 
     

سلام.

 

قضیه من، داستان ترکه است که میخواستن رییس حفاظت اطلاعاتش کنن. بهش یه سری اسرار مملکتی میگن ببینن چقدر میتونه بروز نده. تهدیدش میکنن نمیگه. میزننش نمیگه. بی خوابی بهش میدن نمیگه. زن و بچه اش رو شکنجه میکنن نمیگه. آخر سر که میبینن خیلی کارش درسته واسه اطمینان بیشتر میندازنش یه ماه انفرادی و رفتارشو زیر نظر میگیرن ببینن اگه بازم دووم اورد رییس حفاظت اطلاعاتش کنن. تو انفرادی میبینن که هی میزنه تو سر خودش و میگه: اه یادم بیا دیگه! حالا منم هر چی فکر میکردم یادم نمی اومد که رمز عبورم چیه! پس شرمنده که این همه مدت اینجا آپ نشد.(اینم نبود یه بهونه دیگه می اوردم!)

 

فعلا اینارو داشته باشین تا حال و هوا عوض شه.

 

به بابای حسین فهمیده میگن نظرت در مورد رشادت فرزندت چیه؟ میگه بی خیال بابا من هنوز دارم قسط تانک میدم.

قزوینیها به برادر زن میگن: اشانتیون ازدواج.

 

باقی جوک ها هم چون هم بی مزه بودن و هم طولانی، پیچونده شدن. قضیه ترکه هم جوک نبود. چون من فقط جوک های کوتاه و دست اول میذارم اینجا. (آره ارواح خودم). در ضمن از اینکه بازم سر میزنین و لینک! منو تو بلاگتون میذارین و به جوک! ها میخندین و کامنت میذارین، ممنونم.

 

 
     

آفتاب پرسته میره رو جعبه مداد رنگی، هنگ میکنه.

 

این یکی رو واسه خاله نبودن عریضه داشته باشین. بقیه شو به همین پست اضافه میکنم.(یعنی بازم بیاین! سعی میکنم ته اش جوک اضافه کنم)

 

پس نوشت:

قزوینیه زنگ میزنه برنامه مهتاب میگه: عکس پشت موضوع مسابقه رو هم نشون بدین تا ما هم بتونیم برنده شیم.

به ترکه میگن: دو دو تا؟ میگه: بیخیال. کلمه بگو جمله بسازم.

قزوینی ها اعتراض میکنن این چه الفبائیه که به ن میگن نون اما به ک میگن کاف؟

دو تا ترکه با لگد میزدن زیر ناف هم. یکی میگه: دردتون نمیگیره؟ ترکا میگن: نه پوتین پامونه.

به ترکه میگن: ناف تهران کجاست؟ میگه: یه کم بالاتر از برج میلاد.

 

کار زیبای پندار:

پندار، کرداری نیک دارد! کار شاهکار او را حتما در این چند روز دیده‌اید:
او پدر گوگل را به بهترین وجهی در آورده!
در ضمن باعث شد تا جماعت تنبل مرتبط با خلیج هم راه بیافتند.

پس مرده باد: Arabian Gulf (اولی و آخری رو حتما کلیک کنین)

 

     

سوسکه میخواسته خودکشی کنه، شب کنار دمپایی میخوابه.

ترکه میره بقالی میگه: نوشابه خانواده دارین. بقاله میگه: آره. ترکه میگه: به مجرد ها هم میدین؟

 ترکه اپلیکیشن فرم پر میکنه ، جلوی سکس می نویسه: بله خیلی زیاد

قزوینیه زنشو بیمه بدنه میکنه، رشتیه بیمه شخص ثالث.

 
     

به یارو میگن بابات چکاره س؟ باباش آخوند بوده میگه: کمربند مشکی قرآن داره.

یارو عاشق خدا میشه. یه مسجد میکشه که یه تیر از توش رد شده.

یارو به دوستاش میگه: یه زن گرفته م هولو. ولی کوفتتون شه.

یارو یک سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه.

 

سلام. زوری که نیست. خب لینک ندین. میخواین اصلا پیام هم نذارین. مث الان که اصلا اینارو نیمخونین...

 

 
     

ترکه میخواسته با دختر اسراییلی ازدواج کنه، به علامت اعتراض، سر سفره عقد حاضر نمیشه.

ترکه میره بهشت، زیر پای مادر ها له میشه.

ارمنیه رو میبرن کلانتری، میگه: واسه چی منو اوردین اینجا؟ میگن: واسه عرق خوری. میگه: پس بریز بخوریم.

کرده میره جهنم. فرداش میبینن کسی تو جهنم نیست. میبینن همه رو قاچاقی برده بهشت.

ترکه داشته تو پارتی میخونده: میخوام که با بوسه گل لباتو پرپر کنم... یه دفعه کمیته میریزه تو پارتی. ترکه ادامه میده: گلهای پرپر شده رو هدیه به رهبر کنم...(عجب ترکی!!)

 

سلام. دمتون گرم. پس این لینک بازی چی شد؟ پیچوندین؟

 

آبادانیه شلوارشو برعکس میپوشه، میره خیابون، میخوره به یکی. طرف میگه: شرمنده. آبادانیه میگه: چی چی شرمنده؟ ولک زدی کلی پیچوندی!

 

 
     

سلام.

اول از همه بگم که لینک خونم (یا به عبارتی:  بلاگم) بدجوری اومده پایین. در نتیجه نیاز خفن به لینک های شما دارم. لینک دیجی جوک یادتون نره! من تو گوگل "دیجی جوک" رو سرچ میکنم. بعد با همون رنکینگ گوگل، لینک شما رو تو بلاگم میذارم.

 

دوم اینکه ممنونم از جوک های قشنگی که برام میذارین (همشون خاطره ها رو زنده میکنن!).

 

سوم اینکه با آرزوی قبولی طاعات و عباداتتون، به حرم ایام احیا و شهادت، دیجی جوک موقتا تعطیله. منو از دعای خیرتون بی نصیب نذارین.از حضورتون ممنونم.  همیشه خنده به لب باشین.